فیلم سینمایی ناهید 2024-04-27
سی نت فیلم ناهید عوامل، خلاصه داستان، گالری عکس، جدول فروش، ارزشگذاری
شکل کلاسیک روایتهای عاشقانهای که رقابتی را نمایش میدهند، شکلی از درام را شکل میدهند که به طور مستقیم از تراژدیهای یونانی وامگیری شدهاند. تراژدیهای یونانی و نوادگان مدرناش پیشداشت نادرست و غیربدیهیِ جبرگرایی و دست و پا بسته بودن آدمیان در برابر تقدیر را بارها و بارها تکرار میکنند. تمام شخصیتهای فیلم کنشگر و فعال هستند و همگی خواستها و میلهایی دارند و در پی ارضای آن هستند. کردارها و گفتارهای همگیشان در این چارچوب برسنجیده و برگزیده میشود.
اما مشکل اینجاست که در روایت این داستان، ضعف های ریز و درشت بسیاری وجود دارد، به حدی که امکان چشم پوشی از آنان حتی برای یک فیلم اولی دشوار است. در مقام داوری نهایی باید اعتراف کرد فیلم «ناهید» یکی از آثار برجسته و خوشساخت سینمای ایران در سالهای اخیر است. در این فیلم بازیگران توانمندی همچون ساره بیات ، پژمان بازغی ، نوید محمدزاده ، فریده دریامج به ایفای نقش پرداخته اند.هم اکنون میتوانید این فیلم ایرانی را به صورت رایگان از سایت فردیس فیلم دانلود و تماشا کنید. صرفنظر از دیدگاه کموبیش فمینیستی خانم آیدا پناهنده، بهعنوان نخستین تجربه سینمایی این فیلمساز جوان، فیلم «ناهید»، اثر گرم و گیرا و قرص و محکمی است که نشان از یک استعداد نوظهور در سینمای ایران دارد. فیلمنامه دربرگیرنده جزئیات خوبی است، اما به نظر میرسد با توجه به برخی اعمالنظرها، چندپاره و تا حدودی زیادهگو از کار درآمده است.
مقایسهی ساختار این دو فیلم میتواند کاربست دیدگاه شالودهشکنانهای را در زمینهی ایرانی نمایش دهد، که دریدا پیشتر دربارهی متن روسو به زیبایی نشان داده بود. شاید بتوان در نخستین نگاه عمیقترین مهرِ ناهید را نسبت به پسرش سراغ گرفت. اما داستان با دست کشیدن او از این مهر و بازگشتاش نزد مسعود و کوشش برای عبور از مسیرهای قانونی برای گرفتن حضانت فرزندش ختم میشود.
هشدار دانشمندان: هرگز و هرگز این محصول را در مایکروفر قرار ندهید
البته بطور کل « ناهید » فرصتی برای هنرنمایی بازیگران فیلم در اختیارشان قرار نداده و روی هم رفته بازیهای کنترل شده ای از بازیگران فیلم شاهد هستیم. از سوی دیگر با وجود آن که عشق مادرانهی ناهید به پسرش یکی از مدارهای اصلی داستان است، بیشتر شخصیتها بر زبان میآورند که ناهید مادرِ خوبی برای پسرش نیست. مادرِ احمد به صراحت و تفصیل دلیل این داوری را نمیگوید، اما چنین مینماید که پیشداوریهای جنسی و اخلاق مبتنی بر زهد و عفت مبنای این تصور باشد. مسعود اما به روشنی میگوید که دروغگویی ناهید نقطه ضعف اصلی اوست و تاکید میکند که قاضی دادگاه تشخیص خواهد داد که ناهید یا احمد، کدامیک سرپرست «بدتری» برای پسرشان هستند.
یعنی دربارهی این که چقدر پول و طلا را کجا خرج کرده یا گرو گذاشته و آنکه چه زمانی را کجا گذرانده مدام دروغ میگوید. پسرش امیررضا نیز درست دربارهی همین دو موضوع دروغ میگوید، یعنی از مدرسه و کلاس زبان فرار میکند و پولهایی که قرار است به مدرسه بدهد را گشادهدستانه صرف ولگردیهایش میکند. در ابتدای کار چنین مینماید که این خوی را از پدرش به ارث برده، اما با پیش رفتن داستان معلوم میشود که مادرش هم چنین خصلتی دارد و مدام در حال قرض گرفتن پول از دیگران و خرج کردناش برای چیزهایی بیمعنا و بیفایده مثل خرید مبل قرمز است. گرم کردن دستها با بخاری فضای صمیمانه و امن را نشان میدهد و جایی که احمد با تهدید لاتها روبرو میشود شکایت میکند که دستان امیررضا سرد است.
با وجود این تفاوتها، هر دو مرد در ساحل با کسی که دوست دارند همراه هستند، احمد با پسرش و مسعود با ناهید همراه است و این همنشینیشان همواره شادمانه و لذتآفرین است. به همین ترتیب هردو در ساحل است که با رقیبان و دشمنان خود روبرو میشوند، احمد با لاتهایی که به زودی کتکش میزنند، و مسعود با احمد که بعد از خبردار شدن از ماجرای روابط عاشقانهاش قصد کشتن او را کرده است. احمد در ساحلی که به خودش تعلق ندارد فرودستانه و خوار رفتار میکند و مهر و احترام پسرش را از دست میدهد، اما مسعود در ساحلِ شخصیاش و در حضور سگ وفادار و کارگرش با احمد روبرو میشود و هم در سخن و هم در برخورد بدنی بر او غلبه میکند.
یعنی هم مانند احمد دروغگو و شکننده است و هم مانند مسعود مقتدر و درستکار. از این رو نقش مادرانهاش همچون مشتقی و جامعی از صفات پدرانه بازنموده شده است. یک مثلث عشقی در کار است و زنی است که با پسر نوجوانش میان شوهرِ بزهکارِ تازه طلاق گرفتهاش و دوست پسر و خواستگار تازهاش گرفتار آمده است.
با این همه ارتباط ناهید با پول مغشوش و مبهم است و در اواخر فیلم متوجه میشویم که او یک و نیم میلیون تومان از مسعود گرفته و معلوم نیست که با آن چه کرده است. پسرش امیررضا هم همین ویژگی را دارد و شوهر سابقش هم چنین است. در دقایق پایانی فیلم و در گفتگو با لیلا روشن میشود که ناهید ولخرج است و با پولهایی که قرض میگیرد چیزهای بیهوده خریداری میکند و در زندگی زندانگونهاش این را (و نه مهر به افراد را) دریچهای به رهایی میبیند.
همچنین از طریق دکمه پخش آنلاین زیر میتوانید این فیلم را بدون نیاز به دانلود، به صورت آنلاین و با سرعت بالا مشاده نمایید. كليه حقوق اين سايت براي سایت سی نت (cinetmag.com) محفوظ است. روایتگر یک داستان عاشقانه در شهر تهران ، عشقی در بستر شهر.. دختر دونده و ترکمنی به نام آی تکین در روز مسابقه به جرم قتل همسرش بازداشت میشود ، ...
یکی از نقطههای چرخش فیلم به زمانی مربوط میشود که مادرِ ناهید فوت میکند. همان جا تازه معلوم میشود که خانوادهی احمد و ناهید خویشاوند هستند و چنین مینماید که در جریان مراسم ختم این زن است که آشتی میانشان برقرار میشود و امیررضا نزد مادرش باز میگردد که حالا دیگر در خانهی برادرش مقیم شده است. نقطهی چرخش یاد شده چنین صورتبندی شده که از نگرانی مهربانانهی ناهید نزد بستر مادرش جهشی را میبینیم به منظرهی ناهید که به تنهایی بر سر مزار وی نشسته است. پس از آن است که امیررضا نزد مادرش باز میگردد و به ظاهر پیوند ناهید و مسعود گسسته میگردد.
جالب آن که همهی این چیزها با مهر و عشق پیوندی دارند و با همین انگیزه به دست ناهید میرسند. در ابتدای کار این «چیز» کلید خانه است که صاحبخانه به خاطر پرداخت نشدن پول اجاره آن را ستانده، اما همسرش مهربانانه آن را به ناهید پس میدهد. بعد، نوبت به انگشتر خواستگاری مسعود میرسد که جایگزین کلید میشود و نمادپردازیاش هم روشن است. گذار از کلید به انگشتر همتای رسمی شدن پیوند ناهید و مسعود است و جایگزینی دستبند با انگشتر ازدواج غیررسمی این دو را نشان میدهد. جالب آن که هریک از این نمادها برای از گرو در آوردن نمادی دیگر به کار گرفته میشوند. یعنی ناهید انگشتر را میدهد تا کلید را بگیرد و دستبند را برای ستاندن انگشتر گرو میگذارد، و در هر نوبت هم دروغی چشمگیر میگوید.
اما باز تکرار کنم که مهمترین سویهی نیرومند فیلم آن است که این وامستانی و آن ساختار تکراری را پذیرفته و بوستان خود را در این کشتزار نامساعد به بار نشانده است. بازیگران فیلم ناهید چه کسانی هستند؟ در ناهید بازیگرانی چون ساره بیات، پژمان بازغی، نوید محمدزاده، نسرین بابایی، میلاد حسینپور، رضا راد و فریده دریامج به ایفای نقش و بازیگری پرداختهاند. در فیلم ناهید حدود 14 بازیگر جلوی دوربین رفتهاند که از نظر تعداد بازیگران میتوان ناهید را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. فیلم ناهید با بازی نوید محمدزاده و ساره بیات داستان ناهید، زن جوانی است که از شوهرش احمد به خاطر اعتیادش طلاق گرفته و خرج زندگی خود و پسر کوچکش را از طریق تایپ پایان نامه های دانشجویی درمی آورد. طبق توافق با همسر سابقش، او تنها در صورتی می تواند بچه را نزد خودش نگه دارد که ازدواج نکند اما ....
این تغییر رویه ، ناگهانی و بی منظق است و نشان می دهد که پناهنده تسلط چندانی به فرم قصه گویی ندارد. خشونت کلامی امیررضا با زدن او و راندنش از خانه، بازی دردناک مسعود با ضربههای پیاپی اما بیاثر بر وی پاسخ میگیرد. مردان کلیدی داستان همه در برخورد با ناهید راست میگویند و همه در مقابل با دروغهای پیاپی او روبرو میشوند. ناهید گویی کلید دستیابی به خواستهایش را در دروغ میجوید و مییابد، هرچند این برخورداری همزمان از همنشینی با مردِ محبوب و همخانگی با پسرِ دلبند امری شکننده و پنهانی و ناپایدار است. جریان فیلم به روشنی نشان میدهد که این دروغهای پیاپی از سوی محیط به ناهید تحمیل میشوند و راهبردی برای پرهیز از شر بزرگتر هستند. اما باز آشکار است که در بسیاری از موارد این دروغها خود مشکلهای بزرگتری را در آینده پدید میآورد.
در عین حال برخی از نمادها و عناصر داستان خوب پرورده نشدهاند. یعنی گویا نویسندگان تا حدی شیفتهی توانایی نمادپردازی خود شده باشند و دایرهی نشانهگذاری را قدری فراتر از تواناییشان برای فراهم چیدن قرار داده باشند. در فیلم چند نماد پربسامد اما رها و ناچسبیده به متن دیده میشود که مهمتریناش به نظرم همان مبل قرمز است. تقابل پنگوئن و عقاب که نقش ردپاهای ناهید و مسعود را نشان میدهد را نیز باید در همین جرگه گنجاند. در واقع به نظرم اصولا گفتگو دربارهی این دوگانه، به خصوص به خاطر بومی نبودن پنگوئن در ایران چندان دلنشین و زیبا نیست.
نمونهی این کار را در ورود ناهیدِ نوعروس به خانهی مسعود میبینیم که از درون ماشینِ مسعود و از چشم موبینا، با همان درجه از ابهام که در کودکی تواند بود، نمایش داده شده است. نماد فرعی دیگری که به نظرم خوب پرداخته نشده، مبل قرمزی است که ناهید در اوج بیپولی میخرد و به خانه میبرد و جز یک بار در زمان رسوا شدناش به خاطر عقد با مسعود، هرگز روی آن نمینشیند. این مبل انگار مقابل تختی ساده و فقیرانه قرار میگیرد که مادرِ ناهید بر آن بستری شده است.
طبق توافق با همسر سابقش، او تنها در صورتی میتواند بچه را نزد خودش نگه دارد که ازدواج نکند. او دلباخته مرد ثروتمندی به نام مسعود است که به او پیشنهاد ازدواج هم داده، اما ناهید به خاطر ترس از دست دادن فرزند، علیرغم میل درونیاش به پیشنهاد مسعود جواب رد دادهاست. هم اینک میتوانید این فیلم سینمایی را به همراه تماشا آنلاین رایگان در ایران تی وی تماشا کنید. یکی از مهمترین عناصری که بند ناف دو فیلم را نشان میدهد، بازی ساره بیات در فیلم است.
ممکن است بخشی از این موفقیت ناشی از مضمون بهشدت موردپسند مدیران کن باشد، اما اگر درباره ارزشهای خود فیلم تردید دارید، حتما و لطفا در اولین فرصت ممکن آن را ببینید. بیژن امکانیان هم بهعنوان تهیهکننده، حضور مؤثری در فیلم درد. ناهید، زن جوانی است که از شوهرش احمد به خاطر اعتیادش جدا شده و خرج زندگی خود و پسر خردسالش را از طریق تایپ پایاننامههای دانشجویی درمیآورد.
تصاویر: مراسم اعطای سردوشی فراجا
بسیاری از گفتگوها با پرسشهایی از این دست پایان میپذیرد و اصولا شمار پرسشها بسیار بیش از پاسخهاست و این عاملی است که بین متنی تاملبرانگیز و جدی با روایتی سرراست و سادهلوحانه تمایز ایجاد میکند. برای دانلود رایگان فیلم ناهید (به صورت قانونی) در کیفیتهای مختلف، روی کیفیت دلخواه خود کلیک کنید یا باکس دانلود در انتهای صفحه مراجعه کنید. در جنگ ایران و عراق زنی اسیر شده و به عراق رفته حال پس از سالیان دراز به ایران ... نگارش «باد وحشی» را داوود خیام و علی زرنگار برعهده داشتند.
صحنه از فردا پذیرای نوید محمدزاده میشود
یعنی هر حلقه از جایگزینی چیزی ارزشمند و پیوسته با مهر را در اتصال با پول مدفون و مشکوک میسازد و با دروغی هم گره میخورد. این درام عاشقانه داستان زندگی زنی به نام ناهید (با بازی ساره بیات) را روایت میکند که پس از جدایی از همسرش، با چالشهای بزرگی در مسیر خود مواجه میشود. او برای حضانت پسرش مجبور است از ازدواج دوباره بپرهیزد، اما وارد رابطهای عاطفی با فردی به نام مسعود (با بازی پژمان بازغی) میشود. ناهید در دو راهی سختی قرار میگیرد و باید میان عشق و مسئولیت مادری انتخاب کند. 4 دی ماه مسعود فراستی در میز نقد برنامه "هفت"با حضور آرش خوشخو، منتقد سینما، فیلم سینمایی "ناهید" به کارگردانی آیدا پناهنده را نقد و بررسی کردند.
اگر صدای ناهید بهگوشتان نشسته و یا از آن ناراضی هستید، شما را با صدابردار فیلم ناهید یعنی جهانگیر میرشکاری آشنا میکنیم. مهدی موسوی طراحی صحنه فیلم ناهید را انجام نموده و مهدی موسوی طراحی لباس فیلم ناهید را انجام داده است. سودابه خسروی چهرهپردازی یا طراحی گریم فیلم ناهید را برعهده داشت. در مجموع بیش از 24 نفر در تولید فیلم ناهید نقش داشتهاند و هر یک از آنها در منظوم یک صفحه اختصاصی دارند. هرچند نوید محمدزاده در دو، سه سال اخیر با ایفای نقش در «شب، داخلی، دیوار» و «برادران لیلا» در درامهای اجتماعی حضور داشت اما «متری شیش و نیم» آخرین نقشآفرینی این بازیگر بر روی پرده سینما بود که به اکران عمومی رسید.
برنامه نمایش فیلمهای جشنواره تصویر سال اعلام شد
در ابتدای کار میبینیم که ناهید به خاطر تایپ پایاننامهها دچار دردی در دستهایش شده است. هم احمد و هم مسعود میکوشند تا او را به دکتر ببرند و دستانش را مداوا کنند و وقتی با مقاومت ناهید روبرو میشوند، مدام نسخههایی برای بهبود دستش ارائه میکنند. مسعود در صحنهای بازیگوشانه بعد از این میشنود دست ناهید بهبود یافته، بر دستان او میزند و به این ترتیب این دو مدتی نون بیار کباب ببر بازی میکنند، بازیای که با توجه به درد دست ناهید اندکی سادومازوخیستی مینماید. از سوی دیگر دستان ناهید وقتی با مسعود ازدواج میکند خوب میشود. اما بلافاصله پس از آن احمد وقتی امیررضا را پس آورده و در آشپزخانه و هنگام پختن غذا قصد دلجویی از ناهید را دارد، باعث میشود چاقوی ناهید دستش را ببرد.
بعد از مرگ مادر ناهید، خودش را بر آن تخت نشسته میبینیم و همزمان با نقل و انتقال مبل قرمز به همان خانه هم روبرو هستیم. گویی مبل دستاویزی و نمادی برای استقلال ناهید باشد و پرهیز او از دچار آمدن به سرنوشت شدنِ مادرِ خودش را نشان دهد. ناهید در اغلب دقایق فیلم این نکته را یادآوری می کند که بی آنکه علاقه ای به مسعود داشته باشد ، تنها به جهت تامین منابع مالی به ازدواج موقت مسعود رضایت داده است.
شرکت نوری پیکچرز پخشکننده جهانی فیلم حق نمایش ناهید را به بیش از پانزده کشور از آسیا، اروپا و آمریکای جنوبی فروختهاست. از این رو به سرعت معلوم میشود که مثلث عاشقانهای که در ده پانزده دقیقهی اول فیلم آشکار میشود، تنها داربستی سردستی بوده که قرار است چیزی مهمتر بر آن نموده شود. شباهت ساختار به «جدایی نادر از سیمین» هم به همین ترتیب گولزننده و گمراه کننده مینماید. سازندگان انگار «ناهید» را با واژگونهسازی منظم ساختار «جدایی» سرمشق خویش ساختهاند. یعنی چنین مینماید که سازندگان «ناهید» را با واسازی و نقد و پشت و رو کردنِ پیشداشتهای اصغر فرهادی هنگام ساخت «جدایی نادر از سیمین» پدید آوردهاند.
میشود تا پیش از اکران عمومیاش که ظاهرا اوایل پاییز خواهد بود، حشو و زوایدش را کم کرد تا فیلم ضرباهنگ بهتری پیدا کند. هرچند موضوع آن بهخودیخود، جذابیت و کشش لازم برای جذب حتی مخاطبان عام را هم دارد؛ ولی چیزهایی در فیلم هست که به یکدستیاش لطمه زده. دوقطبی بودن صفات این دو مرد به اطرافیانشان هم تعمیم مییابد. احمد هیچ دوستی ندارد و با همهی آشنایانش کشمکش و دعوا دارد و یک بار هم از ایشان به سختی کتک میخورد. اما مسعود معمولا با دوستانش دیده میشود و اینها کسانی هستند که حاضرند به خاطرش تن به دعوا و کتککاری هم بدهند. یکی از این دوستان که همیشه در کنار دریا حضور دارد، سگی وفادار است که ناظر و پاسبان میعادگاه مسعود و ناهید محسوب میشود.
در اینجا هم این بازیگر توانمند نوظهور مثل فیلم اصغر فرهادی نقش زنی ستمدیده و دردمند را بازی میکند و یکی از ستارههای فیلم است، هرچند نقش و شخصیتپردازیاش درست نقطهی مقابل چیزی است که در فیلم پیشین دیده بودیم. مضمون خیانت، دروغگویی، حس گناه و عناصری از این دست در هردو فیلم مشترک هستند و حتا متغیرهایی شخصیتپردازانه مانند «شوهرِ غیرتی» یا «مردِ مقتدرِ خانوادهدوست» و «پدر/مادر زمینگیر و بیهوش و حواس» در هردو عینا تکرار میشود. تنها تفاوت ساختاری در آنجاست که در «جدایی نادر از سیمین» با مربعی روبرو هستیم که از دو زوج تشکیل شده که دعوایی حقوقی بر سر پول با هم دارند و مسئلهشان به مرگ جنینی و حس گناه ناشی از آن مربوط میشود. در حالی که در «ناهید» ساختار به مثلثی عاشقانه تبدیل شده و مضمون اصلی دروغ است و زندگی.خلاصه کنم، در نخستین نگاه «ناهید» همهی شرایط لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم پوک و پوچ و سطحی را دارد. داستانش مثلثی عاشقانه است شبیه به «خاطرخواه» و پیکربندی و ستارهاش وامی از «جدایی نادر از سیمین». از این رو بدیهیترین حدسی که میتوان دربارهاش زد آن است که کاری تکراری، تقلیدی و ناموفق از آب در آمده باشد.
فیلم های پیشنهادی
اما تقریبا همهی شخصیتهای داستان در راه برآورده شدنِ این خواستهای ساده کارشکنی میکنند. همهشان هم مهری به ناهید دارند و بیشترشان با محوریت این مهر است که چنین میکنند. از برادری که به گوش او سیلی میزند و وادارش میکند تا از مسعود جدا شود، تا احمدی که پسرش را از او میگیرد و امیررضایی که دادن پولهای مادرش به مدرسهای که در آن درس نمیخواند را اتلاف سرمایه میداند.
خودِ شخصیت اصلی ناهید با بازی ساره بیات، فردی مجهول و غیرقابل درک است. آیدا پناهنده تا اواسط داستان از او شخصیتی مستحکم و مادری دلسوز یاد می کند که نگران وضعیت فرزندش است. پسرِ ناهید که رویه سرکشی را پیش گرفته، تا اواسط داستان توسط فیلمساز پرداخته می شود اما از میانه به بعد، تمرکز از او برداشته می شود و این شخصیت و روحیه نه چندان ملایمش به حاشیه رانده می شود و رابطه ناهید و مسعود جایگزین آن می شود.
فیلم ناهید
برای من البته هر نوع گرایشی در سینما به شرط آنکه مجابکننده باشد، مورد احترام است و بههمیندلیل، مضمون فیلم برایم در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد. چیزی که برایم حیرتانگیز بود، کارگردانی خلاقانه و بینقص فیلم است. هرچند سازندهاش پیش از این تجربههایی در زمینه ساخت چند فیلم کوتاه و یک تلهفیلم داشته، اما ناهید یک فیلم استاندارد است که برای پرده سینما ساخته شده.
فیلم های مهران غفوریان
زخم شدن دستی که با کار کردن دردناک شده بود و با بازی دردناک عشق بهبود یافته بود، نشانهی پایان ارتباط ناهید و احمد است و چنین مینماید که پس از آن است که مهر او به شوهر پیشیناش به کلی از بین میرود. نمادهای ریز و درست دیگری نیز در فیلم وجود دارند که مونیتورِ نمایش دهندهی ساحل پلاژ، و فنجانهای چایخوری خانهی مسعود نمونههایی از آن هستند و پرداختن به همهشان به فضا و زمانی بیشتر نیاز دارد. تنگدستی ناهید در فیلم بیش از هر جا در بدهکاریاش به صاحبخانه نمود مییابد و این مضمونی است که در سراسر فیلم تکرار میشود و تنها در پایان کار، وقتی که مسعود در آستانهی دست کشیدن از ناهید است، با سخاوتمندی او رفع میشود. بدهکاری ناهید به صاحبخانهاش که امری پایدار و مزمن است، در مراحل مختلف فیلم با چیزهایی متفاوت که ناهید به عنوان وثیقه نزد صاحبخانه میگذارد بازنموده میشود. یعنی در اینجا با «چیز»هایی سر و کار داریم که در پیوندشان با پول و همچون جایگزینی برای آن، به سوژهی دلخواه تبدیل میشوند و بازستاندنشان در برابر پرداخت پول همچون ضرورتی جلوه میکند.
فیلمبرداری این کار که سال آینده جلوی دوربین خواهد رفت، ۵ تا ۶ ماه زمان خواهد برد. اما گذشته از ناهید با دو مادرِ دیگر هم در فیلم سر و کار داریم که به پادنهاد هم میمانند. در برابر پدران که ضد اخلاقی هم هستند، مادران به ضدِ زیستشناختی یکدیگر میمانند. یکی مادرِ خود ناهید است که بستری و مدهوش است و زندگی گیاهی دارد، و دیگری مادر احمد است که زنی مقتدر و نیرومند است و مهری که به پسرش دارد آشکارا به نوهاش هم تعمیم یافته است. جالب است که در نسل بالاتری که این دو مادر حضور دارند، نشانی از پدر نمیبینیم.
بیشک اگر «جدایی نادر از سیمین» پیش از آن اکران نشده بود، این برجستگی بیشتر هم میبود. اما شاید بدون آن یک، این یک که همچون نقد و واسازیِ آن مینماید نیز ممکن نمیگشت. فیلمی که تا این حد دقیق به ریزهکاریهای زیستجهان مردمان بنگرد و کشمکشها را با این دقت بیان و تصویر کند، و در ضمن در بستری ساده مانند عشق مثلث جاری شده باشد، فرآوردهای دشوار است. به ویژه وقتی مضمونی کلیدی مانند مفهوم دروغ در آن با چنین قدرتی نمایان شده و به تازیانهی نقدی متین و پنهان آزموده شده باشد. « ناهید » به عنوان اولین تجربه کارگردانی آیدا پناهنده تلاش می کند تا قصه ای سرراست درباره انواع و اقسام معضلات اجتماعی مختص به جامعه زنان روایت کند.
بزرگترین تنش داستان به محروم ماندن ناهید از دیدار پسرش مربوط میشود و عشق مادرانهاش به امیررضا تنها عاطفهایست که در سراسر فیلم با شور فراوان نمایان داده شده است. مهرش به احمد هم گویا تا حدودی باقی است، هرچند فروکش کرده و در برابرش مقاومت میورزد. در صحنهای از فیلم او صریح به احمد میگوید که دیگر دوستش ندارد، و احمد پاسخ میدهد که «دروغ میگی، من تو رو میشناسم»، و احتمالا درست میگوید، چون تمام پیشگوییهای او دربارهی ناهید و دیگران درست از آب در میآید.
حتا وقتی امیررضا کتک میخورد و زخمی به خانه میآید، نشانهای از همدلی و پشتیبانی ظاهر نمیکند. رفتارش با همه تند و عتابآلود است و معمولا آنها را به انجام کاری که میل ندارند وادار میکند و در برابر ابراز میلشان با انکار کلمهی نه را به کار میگیرد. خواه این «میلِ دیگری» به پیشنهادهای زناشویی از طرف خواهرزادهی پیرمرد صاحبخانه و مسعود و احمد مربوط باشد، یا دعوت به این که برای درمان دستش او را به بیمارستان ببرند. یعنی هم گریهها و هم خندههایش تناسبی با موقعیت ندارند و انگار در زمان و شدت از زمینه برکنده شدهاند. ناهید فیلمی به کارگردانی آیدا پناهنده و نویسندگی مشترک با ارسلان امیری به تهیهکنندگی بیژن امکانیان ساخته سال ۱۳۹۳ است. این فیلم که منتخب بیش از سی فستیوال فیلم جهانی است در ۲۷ آبان ۱۳۹۴ در سینماهای ایران و از ماه فوریه ۲۰۱۶ در بیش از پنجاه سینمای کشور فرانسه توسط کمپانی ممنتو فیلمز و در اسپانیا (کارامل فیلمز) و یونان (استرادافیلمز) اکران شدهاست.
فیلم جدید نوید محمدزاده کلید میخورد
ساختار مثلثی این سه شخصیت اصلی با دو افزوده تکمیل میشود که فرزندانشان هستند و همین روایت فیلم را از حالت داستان عشق مثلث خارج میکند و به آن عمق میبخشد. در این میان امیررضا به رونوشتی از پدرش شباهت دارد، چون پسری است باهوش و جسور و مهربان، که در ضمن از مدرسه فرار میکند و قمار و خلاف کردن و کش رفتن پولهای مادرش را ناروا نمیبیند. او هم هیچ دوستی ندارد و مانند پدرش با پول ارتباطی تنشآفرین و مسئلهزا دارد. وجه مشترک اصلی احمد و ناهید آن است که دروغگو هستند و این عیب به امیررضا نیز نشت کرده است و او نیز مدام دروغ میگوید. ناهید به سادگی میخواهد با پسرش باشد، همراه با مردی که برگزیده زندگی کند، پولی معقول در اختیار داشته باشد و با آرامش زندگیاش را بکند.
{درباره عدم مذاکره با آمریکا اجماع ملی شکل گرفته است منافع ملی ایجاب میکند که..
|}شرکت نوری پیکچرز پخشکننده جهانی فیلم حق نمایش ناهید را به بیش از پانزده کشور از آسیا، اروپا و آمریکای جنوبی فروختهاست. شخصیتی یکپارچه دارد و ساختار میل مادرانه یا جنسیاش منسجم است و در مسیرهایی شفاف و روشن به جریان میافتد. ناهید با همهی مردان داستان تحکمآمیز برخورد میکند و تنها در یک مقطع پس از دور شدن اجباری پسرش از اوست که در هم میشکند. اما آن مقطع هم موقت است و به سرعت بار دیگر خود را باز مییابد و در پایان کار نزد مردی که برگزیده باز میگردد تا سرپرستی پسرش را از راهی قانونی به دست بیاورد و همهی خواستههایش را یکجا داشته باشد. اما در مقابل ناگزیر است به همه دروغ بگوید و با همه تندی کند و در معرض خشونت مردان پیرامونش هم قرار میگیرد. حتا مسعود هم در قالب بازی نون بیار کباب ببر روی دستش میزند.
هریک از این شخصیتها حاضرند بخشی از خواستههای ناهید را برآورده کنند، اما با بخشی دیگر از این میلها سر ناسازگاری دارند. با توجه به برجستگی صفت مهر و عشق در ناهید، شاید بتوان انتخاب نام او را بسیار به جا دانست و این سویه از ویژگیهای این ایزدبانوی باستانی ایرانی را برایش سزاوار دانست. با این همه، از جنبهای دیگر این نام برایش ناسازگار و ناجور مینماید. چون مهمترین صفت ناهید پس از عشقی که به دیگران دارد، دروغگویی است. اگر دروغهای ناهید در فیلم را تحلیل کنیم میبینیم که همواره به خاطر منافع شخصی خود، که گاه منافع پسرش نیز در اندرون آن تعریف میشود، دروغ میگوید.
«باد وحشی» اولین همکاری محمدزاده با عامریان محسوب میشود؛ این روزها نام این بازیگر علاوه بر «باد وحشی» برای ایفای نقش در «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی نیز شنیده میشود. فیلم سینمایی هفتاد سی به کارگردانی بهرام افشاری، نویسندگی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان، با فروش ۳۲۵ میلیارد تومانی، رکورد فیلم سینمایی فسیل را پشت سر گذاشت و عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد. شخصیت ناهید در داستان قرار است روایتگر داستان زنی باشد که در جامعه سنتی اش پیرامونش ( در اینجا بندر انزلی ) باید بین انتخاب پسر و همسر جدیدش، یکی را برگزیند. این خلاصه وضعیت « ناهید » می توانست بازه گسترده ای از جزئیات و خرده داستانهای مختلف را شامل شود که با پرورش آنها، با اثری اجتماعی مناسبی مواجه شویم. اما شخصیت هایی که در « ناهید » حضور دارند، تک بُعدی و فراموش شدنی هستند. بیهوده بودن سوگیریِ میل در بسیاری از کردارهای شخصیتهای داستان در کنار ناکام ماندن میلها به این تصور دامن میزند که شاید با درامی سست روبرو باشیم که غلبهی تقدیر بر قدرت افراد را نشان میدهد.
اما نکته در اینجاست که به واقع محتوایی ویژه در این فیلم نهفته که آن را از قالب یک داستان عشقی عادی بیرون میآورد و درامی عاشقانه و پیش پا افتاده را به مرتبهی روایتی پیچیده و ریزبینانه از زندگی آدمیان بر میکشد. هنر بزرگ کارگردان و فیلمنامهنویسان به نظرم این بوده که برای بیان آنچه در ذهن داشتهاند ساختی چنین آشنا و بدیهی و دستمالی شده را برگرفتهاند و سخن خود را بر همان سوار کرده و در همان چارچوب بازگو کردهاند. تا حدودی بدان خاطر که با این کار جسورانه سازندگان فیلم خطرِ درغلتیدن به یک درام عاشقانهی عادی را به جان خریده و با کامیابی چشمگیری از آن گذر کردهاند. هفتاد سی که همانند فسیل محصول عامریان فیلم است، تاکنون موفق شده رکوردهای متعددی را در سینمای ایران جابهجا کند. حضور هنرمندانی چون بهرام افشاری، هوتن شکیبا، الهه حصاری، صدف اسپهبدی، حسین پاکدل، مهدی حسینینیا، سیاوش طهمورث و ناهید مسلمی، به این اثر کمدی جلوهای ویژه بخشیده است. همسر سابق ناهید به نام احمد ( نوید محمد زاده ) نیز کارکرد چندانی در داستان ندارد.
در این مخمصه عاطفی/ اجتماعی، هر سه نفر و حتی پسرک نوجوان ناهید، در آنچه میگویند و میکنند، حق دارند. ناهید که تجربههای تلخی را از سر گذرانده، نمیخواهد زیر سایه مردان قرار گیرد و مایل است مستقل زندگی کند. اما در جامعه سنتی و مردسالارانه ما، این گرایش اگر به نابودی ختم نشود، دستکم باعث ویرانی و تنهایی میشود. این همان نگرش بفهمینفهمی فمینیستیای است که از دل موضوع فیلم بیرون میزند.
اما درست در همین جاست که روند بازگشت انسجام و اقتدار به شخصیت ناهید آغاز میشود و به بازگشت او نزد مسعود منتهی میگردد. گویا غیابِ مادری که مدتها در عمل غایب بوده، و حضور پسری که هرگز غیابش باور نشده، ناهید را در فن مدیریت حضور و غیاب ورزیده میسازد و او را به تصمیمی قاطع بر میانگیزد. ساره بیات بازیگر نقش ناهید، پژمان بازغی بازیگر نقش مسعود، نوید محمدزاده بازیگر نقش احمد می باشند.. فیلم سینمایی «باد وحشی» با نوید محمدزاده جلوی دوربین میرود.
بر خلاف احمد که برای کتککاری و نمایش خشونت آمادگی دارد، مسعود هرگز رفتاری خشن از خود نشان نمیدهد. در مقابل احمد سخنی نرم و ملایم و گفتاری صلحجویانه دارد در حالی که گفتار مسعود گهگاه خشن و تحکمآمیز و تند میشود. جالب آن که احمد که مشکل اصلیاش اعتیاد بوده و به این خاطر مهر ناهید را از دست داده، در فیلم سیگار نمیکشد، اما مسعود که مدام با اعتراض ناهید روبروست، گویا به نیکوتین اعتیاد دارد. تغییر جغرافیای فیلم منجر به اختیار کردن لهجه شمالی برای بازیگران فیلم شده اما نتیجه این تغییر منجر به بروز انواع و اقسام اشتباهات گفتاری در فیلم شده است. ساره بیات با اینکه با لهجه ای شمالی دیالوگ ادا می کند، در برخی دقایق این وضعیت را فراموش کرده و به لهجه فارسی باز می گردد! در بخش بازیگری نیز بازیهای درخشانی از بازیگران فیلم شاهد نیستیم.
اما این پول برایشان خوششگون نیست و هردو در نهایت سرنوشتی مشابه پیدا میکنند. پدر را به خاطر بدهیهایش به یک باجگیر کتک میزنند و پسر به خاطر آن که پولی را برده، توسط جوانی که در پی ربودن پول است کتک میخورد. با این همه هردو سرسخت و کلهشق هستند و کتک میخورند و دعوا میکنند و با این همه تسلیم حرف زور نمیشوند و از دادن پول به مدعیان خودداری میکنند. آیدا پناهنده بهعنوان کارگردان و نویسنده، موفق شده است فیلمی با فضایی واقعی و زنده خلق کند که مسائل اجتماعی را بهشکلی صریح و بدون تعارف بازگو میکند.
{فیلم های ارسلان قاسمی
|}سگی که در ابتدای فیلم و هنگام دیدارهای پنهانی مسعود و ناهید بازیگوش و سرزنده است، اما هنگام حضور احمد حالتی مهاجم به خود میگیرد و در پایان کار که دیدار نهایی ناهید و مسعود رخ میدهد، پایی لنگ دارد و لنگان خود را به آنها میرساند. با این همه سویههایی فراوان هم هست که این دو را متضاد با هم نشان میدهد. در مقابل مسعود مردی بلند قامت و ورزیده و متین است که وضع مالی خوبی دارد و همیشه حالتی مسلط و مقتدر دارد.
میشود ردپای اصغر فرهادی را در شیوه اجرا و نحوه بازیگری و میزانسنهای فیلم دید و البته هیچ اشکالی هم ندارد. ساره بیات در نقش ناهید، اگرچه ما را یاد زن جوان و مذهبی فیلم جدایی نادر از سیمین میاندازد، اما آنقدر بازی روان و گرمی دارد که این شباهت به مرور کمرنگ میشود. نوید محمدزاده با ارائه نقشی که در سینمای ایران به تیپ تبدیل شده، همه توان خود را به کار بسته تا از کلیشهها رها شود و انصافا هم بازی روان و باورپذیری دارد. پسرک تا آستانه تبدیلشدن به کپی برابر اصل پدرمعتادش پیش میرود اما ناهید، خود را به آب و آتش میزند تا پاره تنش را از منجلابی که پیشرو دارد، برهاند. ناهید در بخش نوعی نگاه کن امسال، جایزه «استعدادهای تازه» را از آن خود کرد.
به خصوص که نویسندگان داستان را با تکرار همین تقابل ختم کردهاند. شاید بهتر میبود برخورد نخست ناهید و مسعود و تکرار آن در فرجام فیلم با نمادهایی ایرانیتر و پرداختهتر رخ مینمود. در میان تمام شخصیتهای داستان، تکیهگاه اصلی ارادهی خودمختار ناهید است و این با تصویر کلیشهای زنان دردمند و ستمدیده که در بسیاری از فیلمها میبینیم، تفاوت دارد. یعنی بخش عمدهی رفتارها و کردارهایی که در فیلم تصویر شده، واکنشهایی است که به کنشهای خودمختارانه و ارادی ناهید مربوط میشود. در واقع در میان تمام شخصیتهای داستان، ناهید تنها کسی است که انگار در هر لحظه دقیق میداند که چه میخواهد و راهی هرچند نادرست و پردروغ برای دستیابی بدان در آستین دارد. با این همه خواستهای ناهید که خیلی بدیهی و ساده هم هستند، مدام با اشکالتراشی و مقاومت محیط پیرامونش روبرو میشود.
فیلم سینمایی جدید ایرانی
فیلم سینمایی صبحانه با زرافه ها
فیلم سینمایی صحنه زنی
فیلم سینمایی صحرا
فیلم سینمایی صفحه دار
فیلم سینمایی صبحانه با زرافه ها کامل
فیلم سینمایی صورت زخمی
فیلم سینمایی صربستانی
فیلم سینمایی صلاح الدین ایوبی
فیلم سینمایی صخره